یکی از علمای برجسته و متکلمان زبردست تاریخ شیعه، که از شاگردان حضرت رضا علیهالسلام بود، «علی بن اسماعیل بن شعیب بن میثم»، نوهی «میثم تمار» است که از او به عنوان «علی بن میثم» یاد میشود. او از اصحاب خاص حضرت رضا علیهالسلام بود و در بحث و مناظره با دانشمندان مخالف، مهارت بسیاری داشت.(1)
روزی بر «حسن بن سهل» وزیر مأمون وارد شد و دید یک نفر طبیعی مسلک و منکر خدا در صدر مجلس نشسته و وزیر نسبت به او احترام زیادی میکند، ولی بقیه دانشمندان و اشراف در مقامی پایینتر از او نشستهاند. ابنمیثم برآشفت و به حسن ابن سهل گفت: ای وزیر! امروز در بیرون خانهی تو چیز بسیار عجیبی دیدم؟!
وزیر گفت: چه دیدی؟
علی بن میثم پاسخ داد: دیدم یک کشتی بدون ناخدا و ریسمان، از این سو به آن سو میرود!
همان دم منکر خدا که در آن جا نشسته بود، به وزیر گفت: این آقا «علی بن میثم» دیوانه است که چنین سخن آشفته و نادرستی میگوید.
علی بن میثم: نه؛ درست سخن میگویم، چرا دیوانهام؟
منکر خدا: کشتی چوبی که از جمادات است و عقل و جان ندارد، چگونه بدون ناخدا و راهنما، از این سو به آن سو در حرکت است.
علی بن میثم: آیا سخن من تعجبآورتر است یا سخن تو که میگویی این دریای بیکران، بدون آفریدگار و بدون راهنمایی که دارای عقل و جان باشد، در تلاطم است؟ این گیاهان مختلفی که از زمین میروید و این بارانی که از آسمان فرود میآید، به پندار تو خالق و مدبری ندارد؟ در عین حال تعجب میکنی که یک کشتی ساده بدون مدبر و ناخدا، حرکت نماید.
منکر خدا از جواب درماند و دریافت که مطرح کردن مثال کشتی برای رد ادعاهای اوست.(2)
1) سفینةالبحار، ج 2، ص 525.
2) نگاهی به زندگی حضرت رضا علیهالسلام، صص 70 – 69؛ به نقل از الفصوص المختار، سید مرتضی، ج 1، ص 31.