جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شک در صدق نسبت آن به امام

زمان مطالعه: 2 دقیقه

آنچه باعث شک ما در صدق این نسبت است ایت است که شیخ صدوق با همه اهتمامی که در دست یافتن به احادیث و اخبار و گردآوری آثار آن حضرت در کتاب عیون اخبارالرضا و غیر از آن داشته است، ابدا به این که آن حضرت تألیفی به این نام دارد، اشاره‏ای نکرده است. چنان که دانشمندان پس از او، اعم از قمیها و جز آنها نیز نامی از این کتاب نبرده‏اند، و سید اصفهانی هم از قمیهایی که او را بر این کتاب آگاه کرده‏اند، چیزی بیان نکرده، و توضیح نداده که چگونه این کتاب به دست آنها رسیده، و چه کسی آن را برای او روایت کرده است، بعید به نظر می‏آید، که این کتاب در این مدت طولانی، در نزد برخی از قمیها گمنام و ناشناخته مانده و کسی از علما و محدثان آنها بر آن آگاهی نیافته باشد، در حالی که علمای قم همان کسانی بوده‏اند، که از هیچ حدیث شاذ و نادری چشم نمی‏پوشیدند مگر این که آن را در کتابهای خود ذکر می‏کردند، تا از میان نرود و به دست فراموشی سپرده نشود. باری در خصوص این کتاب سه احتمال وجود دارد:

1 – این که تألیف امام علیه‏السلام باشد، و این بنابر قرائنی است که در آن وجود دارد، مانند آنچه در آغاز آن است که: بنده خدا علی بن موسی‏الرضا می‏گوید، و دیگر این که در همه جای کتاب جمله ما گروه اهل‏بیت آمده است، و نیز در کتاب زکاة چنین ذکر شده: از پدرم عالم (لقب موسی بن جعفر علیه‏السلام است) روایت شده است، و در باب ربا آمده پدرم به من فرمان داد که آن را به جای آورم، و در باب حج ذکر شده که پدرم گفت اسماء دختر عمیس…. و نیز در آن مذکور است که موقف، جبل نیست و پدرم در هر جا که شب را به سر می‏برد وقوف می‏کرد، همچنین در این کتاب آمده: روایت کرده پدرم از جدش و او از پدرش که فرموده است: علی بن الحسین را دیدم که (هنگام سعی میان صفا و مروه) مشی می‏کرد و هروله نمی‏فرمود، و نیز در آن است که: عالم را شنیدم، من از عالم شنیدم که می‏گفت، و عالم لقب امام کاظم علیه‏السلام است، شاید این عبارت و تعبیرات دیگری که حاکی

نسبت این کتاب به آن حضرت و صدور آن از آن بزرگوار است همان قرائنی باشد که بسیاری از علما را واداشته که به صدور آن از امام علیه‏السلام یقین و به آنچه در آن است عمل کنند.

2 – این که کتاب مذکور تألیف پدر شیخ صدوق باشد و نام او علی بن موسی بوده است که برخی از دانشمندان احتمال داده‏اند، وی روایات وارد از امام رضا علیه‏السلام را در آن گردآوی، و آن را برای فرزندش صدوق تألیف کرده باشد جز این که کلمه رضا که همواره پس از ذکر نام در کتاب آورده شده است، این احتمال را نفی می‏کند، مگر این که ذکر این کلمه را از اغلاط نسخه‏برداران و نویسندگان کتاب بدانیم که با ذکر نام علی بن موسی ذهن آنها متوجه فرد اکمل شده است.

3 – این که کتاب مزبور از تألیفات ابن‏بابویه یا دیگری است، که وی روایات وارد از امام رضا علیه‏السلام را با حذف اسانید آنها گردآوری و به اعتبار این که روایات مذکور وارد از آن بزرگوار است. آنها را به صورت کتابی که تألیف آن حضرت است درآورده باشد. و شاید با توجه به دلائلی که درباره استبعاد این که کتاب مذکور تألیف شخص شخیص امام علیه‏السلام باشد گفته شد احتمال اخیر به یقین نزدیکتر باشد.