جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شهادت امام

زمان مطالعه: 3 دقیقه

سر انجام مامون تصمیم به قتل امام گرفت،زیرا دریافته بود که به هیچ روی نمی‏تواند امام را آلت دست‏خویش قرار دهد،و عظمت امام و توجه جامعه نسبت‏به آن گرامی نیز روز افزون بود، و با تمام کوششهای مامون که مایل بود بر شخصیت اجتماعی امام لطمه‏یی وارد سازد، شخصیت و احترام امام روزاروز اوج بیشتری می‏گرفت،و مامون می‏دانست هر چه وقت‏بگذرد حقانیت امام و تزویر مامون بر ملاتر می‏شود،و از سوی دیگر عباسیان و طرفداران آنان از عمل مامون در واگذاری ولیعهدی خود به امام،ناراضی بودند و حتی به عنوان مخالفت در بغداد با «ابراهیم بن مهدی عباسی‏» بیعت کردند،و بدین ترتیب حکومت مامون از جهات مختلف در خطر قرار گرفته بود،لذا پنهانی در صدد نابودی امام بر آمد و او را مسموم ساخت تا هم از امام خلاصی یابد و هم بنی عباس و طرفدارانشان را به سوی خود جلب کند،و پس از شهادت آن گرامی به بنی عباس نوشت:

شما انتقاد می‏کردید که چرا مقام ولایتعهدی را به علی بن موسی الرضا واگذاشته‏ام،آگاه باشید که او درگذشت،

پس به اطاعت من در آیید»(1) مامون می‏کوشید طرفداران و پیروان امام رضا علیه السلام از شهادت امام مطلع نشوند،و با تظاهر و عوامفریبی می‏خواست نایت‏خود را پنهان سازد و وانمود کند که امام به مرگ طبیعی در گذشته است،اما حقیقت پنهان نماند و یاران ویژه‏ی امام و وابستگان از ماجرا با خبر شدند.

«ابا صلت هروی‏» که از یاران نزدیک امام رضا علیه السلام است،گفتاری دارد که چگونگی امور فیما بین مامون و امام،و سر انجام قتل آن گرامی را برای ما بازگو می‏کند:

«احمد بن علی انصاری‏» می‏گوید از «ابا صلت‏» پرسیدم:

چگونه مامون با آنکه به احترام و دوستداری امام تظاهر می‏کرد و او را ولیعهد خود ساخت، ممکن است‏به قتل او اقدام کرده باشد؟

«ابا صلت‏» گفت:مامون چون عظمت و بزرگواری امام را دیده بود اظهار احترام و دوستی می‏کرد،و او را ولیعهد خود نمود تا به مردم وانمود کند که امام دنیا دوست است،و در چشم مردم سقوط کند،اما چون دید بر زهد و تقوای امام لطمه‏یی وارد نیامد و مردم از امام چیزی بر خلاف قدس و تقوی ندیدند،و بهمین جهت مقام و فضیلت امام نزد مردم روزافزون شد، مامون از متکلمان شهرهای مختلف افرادی را گرد آورد به امید آنکه یکی از آنان در بحث علمی بر امام غلبه کند و مقام

‏علمی امام نزد دانشمندان شکست‏بخورد،و آنگاه بوسیله‏ی آنان نقض امام نزد عامه‏ی مردم مشهور شود،اما هیچکس از یهودیان و مسیحیان و آتش پرستان و صائبین و برهمنان و ملحدان و دهری مذهبان و نیز هیچ جدل کننده‏یی از فرقه‏های مسلمانان با امام سخن نگفت مگر آنکه امام بر او پیروز شد و او را به استدلال خویش معترف ساخت،و چون چنین شد مردم می‏گفتند: «به خدا سوگند امام برای خلافت اولی و شایسته‏تر از مامون است‏» و ماموران مامون این خبرها را برای او بازگو می‏کردند،و او سخت‏خشمگین می‏شد و آتش حسدش زبانه می‏کشید.و نیز امام علیه السلام از گفتن حق در برابر مامون پروا نداشت،و در بسیاری مواقع چیزهایی که ناخوشایند مامون بود می‏فرمود،و این نیز موجب شدت خشم مامون و کینه‏ی او نسبت‏به امام می‏شد،و سر انجام چون از حیله‏های گوناگون خود علیه امام نتیجه نگرفت پنهانی امام را مسموم ساخت‏»(2)

و نیز «ابا صلت‏» که خود همراه امام بوده،و در دفن امام نیز شرکت داشته است می‏گوید در راه بازگشت از مرو به بغداد در طوس مامون امام را با انگور مسموم به قتل رساند.(3)

پیکر پاک امام،در همان بقعه‏یی که هارون قبلا مدفون شده بود،در جلوی قبر هارون بخاک سپرده شد.واقعه‏ی شهادت امام رضا علیه السلام در روز آخر ماه صفر سال 203

هجری بود و در این هنگام امام پنجاه و پنجسال داشت…

درود خدا و پیامبران و پاکان و نیکان بر روح مقدس آن بزرگوار.

باری،سکوت و تحریف تواریخ موجب آن شده که ابعاد جنایات برخی ستمگران و از آن جمله مامون عباسی برای آیندگان بدرستی آشکار نباشد،مامون با رذیلت و حیله‏گری نه تنها امام علیه السلام را سر انجام مسموم و مقتول ساخت،بلکه بسیاری از وابستگان امام و علویان بزرگوار و شیعیان وفادار به امام را نیز یا نابود کرد یا آواره‏ی شهرها و دشتها و کوهها نمود،و چنان عرصه را بر آنان تنگ ساخت که آن گرامیان پنهان و گمنام هر یک بگوشه‏یی فراری شدند،و سر انجام برخی شربت‏شهادت نوشیدند و برخی نیز گمنام زیستند و مردند،و از تاریخ زندگی بسیاری از آنان هیچ خبری در دست نیست و برخی خبرهای پراکنده نیز توسط شیعیان ضبط و محفوظ مانده است…


1) طبری ج 11 ص 1030- البدایة و النهایه ج 10 ص 249 و غیر آن به نقل حیاة الامام الرضا ص 349.

2) عیون اخبار ج 2 ص 241.

3) عیون اخبار ج 2 ص 245.