امام رضا علیهالسلام به طور کلی دارای شخصیتی یگانه، و صفاتی ویژه بوده است و از نظر طایفه امامیه دارای مرتبهای است، که آنچه نسبت آن به همه رواست، به او روا نیست، مانند وقوع در خطا و اشتباه، بلکه آن حضرت دارای ملکه عصمت است که از لوازم امامت میباشد، زیرا امام از جانب پیمبر صلی الله علیه و آله دقایق رسالت و اسرار نبوت را به امت میرساند، و به همان دلایلی که عصمت، برای پیامبر صلی الله علیه و آله ثابت است، برای امام نیز قطعی و محقق میباشد جز این که پیامبر رسالت خود را از جانب خدا تبلیغ میکند، و امام از طرف پیامبر، احکام و اسرار دین را به مردم میرساند حکمت و فلسفه لزوم عصمت برای امام این است که، اگر خطا و اشتباه برای پیامبر یا امام جایز باشد، طبعا در آنچه تبلیغ میکند، شک و ریب راه خواهد یافت، و وثوق و اطمینان، به آنچه از جانب خدا و پیامبر آورده است، اعم از احکام و تعالیم و غیر از آن، از میان خواهد رفت، و مردم اگر چه در عمل به تکلیف مخالف با واقع، که ناشی از خطا و اشتباه مبلغ باشد معذورند، ولی این امر با فلسفه بعثت پیامبران و ارسال رسولان، منافات دارد، زیرا غرض از بعثت پیامبران این است که واقع را برای بشر، بیان کنند، و آنچه را که خدا از مردم میخواهد، بیکم و کاست، و دور از خطا و اشتباه به مردم برسانند.
باری دلایل لزوم عصمت برای انبیا و ائمه علیهمالسلام بحث گستردهای دارد، که مجال شرح آن نیست، و جداگانه باید مورد بررسی قرار گیرد، و اگر فرصت دست دهد، بحث بیشتری در این باره خواهیم داشت.
آنچه در این جا باید گفته شود، این است که برحسب اعتقاد ما، امام دارای ویژگیها و امتیازاتی همچون عصمت است که گفتگو بطور مستقل درباره آنها با دیگران، منوط به این است که شنونده، در اساس مورد گفتگو، با گوینده اتفاقنظر داشته باشد، و در غیر اینصورت مانند کسی خواهیم بود، که بخواهد وجوب نماز را برای فردی که اصلا به رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله اعتقاد ندارد، اثبات کند. اساس و مبنایی که لازم است در آن اتفاقنظر باشد، نخست تعریف مفهوم امامت عامه، و سپس تعیین امتیازاتی که لازمه امامت است میباشد، و پس از روشن شدن اینها، باید از مصادیق امامت و کسانی که جامع این امتیازات میباشند بحث شود، در این صورت گفتگو میان دو طرف، معقول و منطقی خواهد بود، و چون ما دلایل قوی و قانعکننده بسیاری بر آنانی که مصداق امامتند، در دست داریم، و غور و بررسی و استقراء، ما را به حصر این مصادیق در ائمه اثنی عشر علیهالسلام معتقد ساخته است، لذا به برتری و امتیاز آنان بر دیگران، اعتقاد جازم داریم، و آنان را جامع مطلق کمالات میدانیم.
بنابر آنچه گفته شد، ناگزیر امام باید از همه مردم داناتر، و به نیازهای افراد، و خواستهای عموم، اعم از فکری و روحی و دیگر ضرورتهای زندگی آگاهتر باشد، و نیز از همگان عابدتر و پارساتر، و به صفات کریمه، و اخلاق حسنه آراستهتر باشد، و به طور کلی در تمامی عناصر کمال و شایستگیها و ارزشها، بر همه پیشی و فزونی داشته باشد، تا رهبری و پیشوایی در او تحقق یابد.
بر همین اساس، شخصیت امام رضا علیهالسلام که یکی از ائمه دوازدگانه است، و دارای جمیع این امتیازات میباشند، معلوم و بینیاز از تعریف و توضیح است، اما ما به این اندازه بسنده نمیکنیم، و با توجه به آنچه تاریخ، راجع به سیره و روش او بیان میکند، و همچنین نظر دانشمندان و خلفای زمان نسبت به آن حضرت، درباره ابعاد شخصیت امام علیهالسلام بحث خواهیم کرد.