جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

سخنی با احمد امین

زمان مطالعه: 3 دقیقه

پیش از آن که علل و اسباب واقعی موضوع ولایتعهدی را، برحسب آنچه از وقایع تاریخی، و شرایط زمانی دانسته می‏شود شرح دهیم، مایلم اشاره کنم به این که نگرش سطحی و کوته‏اندیشی برخی از نویسندگان و پژوهشگران در فهم مسائل تاریخی، و بهتر است بگویم تعصبات مذهبی، آنان را وادار کرده است،که انگیزه مأمون را در بیعت با امام رضا علیه‏السلام به ولایتعهدی چنین بیان کنند:

«امامان علوی همیشه بر این گمانند، که اگر زمام امور مردم، در دست آنها قرار گیرد، جامعه را به سوی عدالت مطلق، رهبری می‏کنند، ولی میان واقع و ادعا فاصله زیادی است، و مأمون از این حیث ناراحت بود، زیرا می‏دید، ائمه خود را از چشمها پنهان داشته‏اند، و مرتکب گناه می‏شوند، بدون این که کسی آنها را ببیند، و ارزش آنها را بشناسد، از این رو گفت برای مردم بهتر است، این امامان ظاهر شوند که لغزشهای آنها دانسته شود، و تا این حد تقدیس نشوند، و یقین داشت که اگر به میدان زندگی درآیند و مردم ببینند که چگونه حکومت می‏کنند، و چطور مرتکب حرام می‏شوند، از نظرها می‏افتند، و اعتبارشان از میان می‏رود، ولی تا هنگامی که از دیده‏ها پنهان و مقهور و از حاکمیت محرومند، مردم به آنها نظر دارند، و به آنان مهر می‏ورزند، از این رو تصمیم گرفت، علی‏الرضا را ولیعهد خود قرار دهد».(1)

این است آنچه استاد احمدامین نوشته است، و این گفتار از او شگفتی ندارد، زیرا او به تعصب و هواداریهای یک جانبه شناخته شده است، و دشمنی او را با تشیع و پیروان اهل‏بیت علیهم‏السلام همه می‏دانند.

در اینجا چند نکته را درباره سخنان او یادآور می‏کنیم:

1 – تجربه‏ای که امت اسلام از حکومت علویان دارد، دوره خلافت علی علیه‏السلام است،

و همین تجربه ثابت می‏کند، که اهل‏بیت علیهم‏السلام به اداره امور مردم از دیگران شایسته‏تر و سزاوارترند، زیرا هدف آنها در حکمرانی، ایجاد جامعه‏ای است عدالت پیشه و متوازن، و اداره و هدایت آن با عدل مطلق، بر اساس رسالت محمدی صلی الله علیه و آله.

2- اعتقاد شیعه به این که اهل‏بیت به حکومت و رهبری امت سزاوارترند، منحصر است به امامان دوازدگانه علیهم‏السلام نه دیگران از این خاندان.

در اینجا برماست بپرسیم، کدام یک از ائمه علیهم‏السلام دور از چشم مردم، مرتکب گناه و حرام شده، و آن گناه و حرام چه بوده است؟ و کدام نص تاریخی است، که چنین چیزی را ثابت می‏کند، و آن گناه و حرام چه بوده است؟ و کدام نص تاریخی است، که چنین چیزی را ثابت می‏کند، شاید احمدامین، موضع‏گیری ائمه اهل‏بیت علیهم‏السلام را در برابر حکومتهای ستمگر امویان و عباسیان، و مبارزات آنان را، با آن دستگاههای فاسد جرم و گناه به حساب آورده است؟

3 – مأمون علی الرضا علیه‏السلام را به ولایتعهدی، منصوب داشت، کدام گناه را آن حضرت در این دوران مرتکب شد و چه حرامی را به جای آورد، که از نظر مردم ساقط شد؟ احمدامین و اسلاف او، از سیره و روش امام علیه‏السلام پس از ولایتعهدی چه چیز بد و ناپسندی را کشف کرده‏اند، که آنها را وادار و حریص کرده، برای دشمنی با اهل‏بیت علیهم‏السلام و یاری دشمنان آنها، آن را این گونه اظهار کنند.

4 – این که برای تأیید مدعای خود،روش حکومت فاطمیان را در مصر، یا حکومت علویان را در خلال حکومت عباسیان در ادوار مختلف مثال آورده و گفته است این حکومتها از نظر سلوک و محتوا، با حکومتهای امویان و عباسیان تفاوت و امتیازی نداشته است، درست نیست، زیرا شیعه این حکومتها را هرگز مشروع اعلام نداشته است ومادام که بر طریق صحیح رسالت نبوی و جانشینان برحق او نبوده‏اند، با آنها دوستی و اظهار همبستگی نکرده است.

در هر حال چنان که گفته شد، این گونه سخنان از احمدامین، موجب غرابت و شگفتی نیست، و او به علت تعصب کور، و انحراف از اهل‏بیت علیهم‏السلام در آنچه گفته است، معذور می‏باشد.


1) سلسله انتشارات (اقرأ) المهدی و المهدویه ص 61 نوشته احمدامین.