پیش از آن که علل و اسباب واقعی موضوع ولایتعهدی را، برحسب آنچه از وقایع تاریخی، و شرایط زمانی دانسته میشود شرح دهیم، مایلم اشاره کنم به این که نگرش سطحی و کوتهاندیشی برخی از نویسندگان و پژوهشگران در فهم مسائل تاریخی، و بهتر است بگویم تعصبات مذهبی، آنان را وادار کرده است،که انگیزه مأمون را در بیعت با امام رضا علیهالسلام به ولایتعهدی چنین بیان کنند:
«امامان علوی همیشه بر این گمانند، که اگر زمام امور مردم، در دست آنها قرار گیرد، جامعه را به سوی عدالت مطلق، رهبری میکنند، ولی میان واقع و ادعا فاصله زیادی است، و مأمون از این حیث ناراحت بود، زیرا میدید، ائمه خود را از چشمها پنهان داشتهاند، و مرتکب گناه میشوند، بدون این که کسی آنها را ببیند، و ارزش آنها را بشناسد، از این رو گفت برای مردم بهتر است، این امامان ظاهر شوند که لغزشهای آنها دانسته شود، و تا این حد تقدیس نشوند، و یقین داشت که اگر به میدان زندگی درآیند و مردم ببینند که چگونه حکومت میکنند، و چطور مرتکب حرام میشوند، از نظرها میافتند، و اعتبارشان از میان میرود، ولی تا هنگامی که از دیدهها پنهان و مقهور و از حاکمیت محرومند، مردم به آنها نظر دارند، و به آنان مهر میورزند، از این رو تصمیم گرفت، علیالرضا را ولیعهد خود قرار دهد».(1)
این است آنچه استاد احمدامین نوشته است، و این گفتار از او شگفتی ندارد، زیرا او به تعصب و هواداریهای یک جانبه شناخته شده است، و دشمنی او را با تشیع و پیروان اهلبیت علیهمالسلام همه میدانند.
در اینجا چند نکته را درباره سخنان او یادآور میکنیم:
1 – تجربهای که امت اسلام از حکومت علویان دارد، دوره خلافت علی علیهالسلام است،
و همین تجربه ثابت میکند، که اهلبیت علیهمالسلام به اداره امور مردم از دیگران شایستهتر و سزاوارترند، زیرا هدف آنها در حکمرانی، ایجاد جامعهای است عدالت پیشه و متوازن، و اداره و هدایت آن با عدل مطلق، بر اساس رسالت محمدی صلی الله علیه و آله.
2- اعتقاد شیعه به این که اهلبیت به حکومت و رهبری امت سزاوارترند، منحصر است به امامان دوازدگانه علیهمالسلام نه دیگران از این خاندان.
در اینجا برماست بپرسیم، کدام یک از ائمه علیهمالسلام دور از چشم مردم، مرتکب گناه و حرام شده، و آن گناه و حرام چه بوده است؟ و کدام نص تاریخی است، که چنین چیزی را ثابت میکند، و آن گناه و حرام چه بوده است؟ و کدام نص تاریخی است، که چنین چیزی را ثابت میکند، شاید احمدامین، موضعگیری ائمه اهلبیت علیهمالسلام را در برابر حکومتهای ستمگر امویان و عباسیان، و مبارزات آنان را، با آن دستگاههای فاسد جرم و گناه به حساب آورده است؟
3 – مأمون علی الرضا علیهالسلام را به ولایتعهدی، منصوب داشت، کدام گناه را آن حضرت در این دوران مرتکب شد و چه حرامی را به جای آورد، که از نظر مردم ساقط شد؟ احمدامین و اسلاف او، از سیره و روش امام علیهالسلام پس از ولایتعهدی چه چیز بد و ناپسندی را کشف کردهاند، که آنها را وادار و حریص کرده، برای دشمنی با اهلبیت علیهمالسلام و یاری دشمنان آنها، آن را این گونه اظهار کنند.
4 – این که برای تأیید مدعای خود،روش حکومت فاطمیان را در مصر، یا حکومت علویان را در خلال حکومت عباسیان در ادوار مختلف مثال آورده و گفته است این حکومتها از نظر سلوک و محتوا، با حکومتهای امویان و عباسیان تفاوت و امتیازی نداشته است، درست نیست، زیرا شیعه این حکومتها را هرگز مشروع اعلام نداشته است ومادام که بر طریق صحیح رسالت نبوی و جانشینان برحق او نبودهاند، با آنها دوستی و اظهار همبستگی نکرده است.
در هر حال چنان که گفته شد، این گونه سخنان از احمدامین، موجب غرابت و شگفتی نیست، و او به علت تعصب کور، و انحراف از اهلبیت علیهمالسلام در آنچه گفته است، معذور میباشد.
1) سلسله انتشارات (اقرأ) المهدی و المهدویه ص 61 نوشته احمدامین.