عن محمد بن سلیمان قال: سألت اباجعفر صلوات الله علیه عن رجل حج حجة الأسلام، فدخل متمتعا بالعمرة الی الحج، فأعانه الله تعالی علی حجة و عمرة (حجته و عمرته خ. ل)، ثم اتی المدینة، فسلم علی النبی صلی الله علیه و آله و سلم، ثم اتی اباک امیرالمؤمنین صلوات الله علیه، عارفا بحقه؛ یعلم انه حجة الله علی خلقه و بابه الذی یؤتی منه، فسلم علیه، ثم أتی ابا عبدالله صلوات الله علیه، فسلم علیه، ثم أتی بغداد، فسلم علی ابیالحسن موسی صلوات الله علیه، ثم انصرف الی بلاده. فلما کان فی هذا الوقت رزقه الله تعالی ما یحج به، فأیهما افضل؛ هذا الذی حج حجة الأسلام یرجع ایضا، فیحج او یخرج الی خراسان الی ابیک علی بن موسی الرضا صلوات الله علیه، فیسلم علیه؟ قال:
«بل یأتی خراسان، فیسلم علی أبی صلوات الله علیه أفضل ولیکن ذلک فی رجب و لا ینبغی ان تفعلوا هذا الیوم، فان علینا و علیکم من السلطان شنعة.»
بحارالأنوار: 37/102 ح 29 از عیون اخبارالرضا علیهالسلام: 258/2.
از محمد بن سلیمان نقل شده است که گفت: از حضرت جواد صلوات الله علیه سؤال کردم از مردی که حج واجب خود را انجام داده به نحوی که در عمرهی تمتع باشد و داخل حج شود، پس خدای بزرگ او را به اتمام حج و عمره کمک نموده، سپس به مدینه میرود و بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سلام مینماید، پس از آن به حضور پدرتان امیرالمؤمنین صلوات الله علیه میرسد، در حالی که به حق آن بزرگوار شناخت دارد و میداند که ایشان حجت خدا بر خلقش میباشند و طریقی برای خدا هستند که باید از آن راه به خدا رسید، بر ایشان سلام میکند، سپس به نزد ابا عبدالله صلوات الله علیه میرود و بر ایشان سلام مینماید، پس از آن به بغداد میرود و بر حضرت موسی بن جعفر صلوات الله علیهما سلام میکند، آنگاه به وطنش بر میگردد. اگر خدای بزرگ در چنین وقتی وسائل حج (آنچه که با آن به حج میروند) به او نصیب نمود کدام فضیلتش بیشتر است؛ این کسی که حج واجب را انجام داده باز به حج برود یا به خراسان به سوی پدر شما برود و بر ایشان سلام کند؟ فرمودند:
«بلکه اگر به خراسان برود و بر پدرم صلوات الله علیه سلام نماید فضیلتش بیشتر است و باید این زیارت او در رجب باشد و اما سزاوار نیست در این زمان ما، آن را بجا آورید، چرا که از طرف پادشاه بر ما و شما بدی میرسد (یعنی خوف ضرر در زمان حضرت صلوات الله علیه داده میشده و از این جهت ایشان آن را نهی نمودهاند).