جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

روش حکومت در برابر امام

زمان مطالعه: 2 دقیقه

شاید موضعگیری حکومتهای وقت، در برابر امام رضا و دیگر امامان اهل‏بیت علیهم‏السلام خود تصویر روشنی از صفات ممتازی که شخصیت این امامان را، در اوج قله انسانیت قرار داده، به دست دهد، بنابراین ناگزیر باید انگیزه کوشش و تلاش حکومتهای زمان را در محدود کردن و زیرنظر گرفتن ائمه علیهم‏السلام، بدون این که معترض دیگر بزرگان علوی شوند توضیح دهیم، و این که چرا پیوسته تحرکات آنان را پیگیری، و اقدامات ایشان را، در همه امور عمومی و شخصی مراقبت می‏کردند روشن سازیم، آنچه در این باره می‏توان گفت این است:

1 – اعتقاد بخش بزرگی از مسلمانان به امامت و حقانیت و اولویت ائمه علیهم‏السلام برای خلافت، و این که خلفای دیگر، این منصب را غصب کرده، و از حدی که خدا برای آنها قرار داده است، پا فراتر نهاده‏اند، از این رو حکومت، آنان را رقیب خود می‏شمرد، و عامل خطری که رژیم را تهدید می‏کرد، و نظام را منهدم می‏ساخت به حساب می‏آورد.

2- جمع شدن پیشوایان فکری، و سرآمدان علم و معرفت به دور ائمه علیهم‏السلام، و اعتراف به حقارت خود در برابر برتری آنان در انواع علوم و فنون، با این که این بزرگان در انواع دانشها ممتاز، و از نوابغ روزگار به شمار می‏آمدند. این جریان سینه خلفا را از دشمنی ائمه علیهم‏السلام پر می‏کرد، و کینه آنها را هر چه بیشتر و فزونتر می‏ساخت، بویژه این که مردم با مشاهده این وضع، به اهل‏بیت علیهم‏السلام شیفتگی پیدا می‏کردند، بویژه این که مردم با مشاهده این وضع، به اهل بیت علیهم‏السلام شیفتگی پیدا می‏کردند، و به آنها تقرب می‏جستند، و قلبا از مرکز خلافت دور می‏شدند.

3 – این که آنها از نظر سیاست مملکتی و افکار عمومی، بهترین جانشینانی بودند، که می‏توانستند مسؤولیتهای حکومت را بپذیرند و به وظایف آن عمل کنند، و به شایستگی از عهده آن برآیند، و همین امر، باعث برانگیخته شدن ترس در دل خلفا بود، و رؤیایی را که برای آینده داشتند، آشفته و پریشان می‏ساخت.

4- سخن‏چینیهای غرض‏آلود، توسط حسودان و کینه‏توزان، به قصد پایان دادن به زندگی ائمه علیهم‏السلام یکی دیگر از انگیزه‏های این موضعگیری است، چنان که برخی از خویشاوندان ائمه علیهم‏السلام، که حسادت، چشم بصیرت آنها را کور کرده بود، نزد خلفا می‏رفتند، و تهمتها و نسبتهای دروغی را، که می‏دانستند قابل قبول و خوشایند خلفا و

موجب تشفی دلهای پر از کینه آنهاست، برضد ائمه علیهم‏السلام ساخته و پرداخته کرده به سمع آنان می‏رساندند، در این هنگام حاکمان نیز به خود اجازه می‏دادند، که به اذیت و آزار امامان علیهم‏السلام پردازند، و بر آنان سخت گیرند، و بالاخره درصدد کشتن آنها برآیند تا از عقده وجود آنها رهایی یابند.

از آنچه گفته شد و جز آنها، می‏توان انگیزه حکومت را، در این که پیوسته علیهم‏السلام را زیر نظر می‏داشتند و با کوششهای پیگیر، آنها را از جریان حوادث زندگی، و رویدادهای اجتماعی، دور می‏ساختند، شناخت و دانست که خلفا با این گونه موضعگیری، رقیبانی را که اگر به آنان آزادی و امکان عمل داده می‏شد، حکومت آنها در معرض خطر قرار می‏گرفت، از صحنه خارج و محیط را برای فرمانفرمایی خود تضمین می‏کردند، و از این جا بخوبی می‏توانیم افکار عمومی و دیدگاههای مردم را، علی‏رغم گرایشها و وابستگیهای مختلف، نسبت به شخصیت ائمه علیهم‏السلام و امتیازات بزرگی که بدان اختصاص داشتند بشناسیم، زیرا اگر این اهمیت و عظمت شخصیت آنها نبود، این همه سختگیری و فشار چه معنایی داشت؟ و این همه اهتمام و کوشش در قبال آنها برای چه بود؟