زمان مطالعه: < 1 دقیقه
مرگ آفتاب…
عاشقِ عشق به هوای تو شد++
کشته رضا به رضای تو شد
حنجره ها خون آلود است++
قصّه همین است و بوده است
زهر می فشانیم در اقیانوس++
ماه را کشتند در یک فانوس
نیلوفر در آب مرداب++
شمع پشت شمع و مرگ آفتاب
تیغ هراسی بر رگ عشق++
رود مصیبت در رگ عشق
برج کبوترها می دید++
منظره جز ویرانی نیست
خانه خراب است شیون او++
شب زده ناگاه فصل خسوف
مزرعه هاشان تشنه ی رود++
بانک ستم برابر کبود
بیداری، بیداری سنگین است++
زخم عشق با یادش شیرین است
بر مسلخ می کوشم عریانی++
تیغش از خونِ دل رنگین است
از اکبر نژاد(1)
1) شعر بالا را محمّد اصفهانی خواننده ی معروف در سریال ولایت عشق خوانده است.