در این روایت چند نکتهی مهم برای شناخت زوایای فکری ربیع بن خثیم نهفته است که آنها را یادآور میشویم.
1 – دوستی ربیع بن خثیم با شخصیتهایی چون نوف بکالی و جندب بن زهیر قدری ما را به شخصیت پنهان وی نزدیک میکند.
2 – هنگامی که امیرمؤمنان آن گروه را سرزنش کرد و فرمود: «من نشانههای شیعیان و دوستداران خود را در شما نمیبینم، جندب و ربیع بن خثیم نگران شدند و از امام خواستند که ویژگیها و نشانههای شیعهی راستین را بازگوید. این نگرانی و
تشویش از بزرگی ربیع بن خثیم حکایت میکند.
یادآور میشویم که برادرزادهی ربیع، یعنی همام بن عباده(1) ، نیز جزو افرادی بود که مورد سرزنش امام قرار گرفت.
3 – ربیع بن خثیم چند بار در این روایت، حضرت علی علیهالسلام را با لفظ «امیرالمؤمنین» خطاب میکند و بر اهل معنا پوشیده نیست که تنها شیعهی حضرت علی علیهالسلام آن حضرت را با این لقب میستاید.
4 – ربیع، عموی همام است. این نسبت هیچ ارزشی برای ربیع به شمار نمیآید؛ اما این که ربیع در پایان روایت آرزو میکند: «ای کاش من به جای همام بودم!» نشانی ار روحیهی بافضیلت خواهی اوست.
5 – ربیع بن خثیم پند رسا و شیوای امام را میستاید. ستایش ربیع از سخنان حضرت علی علیهالسلام، نشانگر بزرگی سخنور یعنی امیر بیان حضرت علی علیهالسلام نزد وی است.
1) کسی که با شنیدن این پند ارزشمند قالب تهی کرد و به معبود خویش پیوست.