إن الإمام صلاح الدنیا و عز المؤمنین.(1)
بطور یقین امام صلاح دنیا و عزت ایمان داران است.
«امام رضا علیهالسلام»
وقتی ریان بن صلت عزم سفر به عراق نمود، جهت خداحافظی خدمت امام رضا علیهالسلام شرفیاب شد و با خود گفت:
«خوب است یکی از جامههای امام و مولایم را جهت کفن خودم و مقداری پول برای ساختن انگشتری دخترانم، بگیرم.»
و لیکن در محضر امام علیهالسلام غم فراق او را به گریه آورد و بدون مطرح نمودن خواستهاش بپا خاست و چند قدمی نرفته بود که صدای دلنشین محبوب خویش را شنید که میفرماید:
«ریان! برگرد.»
وقتی ریان برگشت، امام رضا علیهالسلام فرمود:
«آیا نمیخواهی پیراهن خودم را جهت کفن و مقداری پول برای ساختن انگشتری دخترانت، به تو بدهم؟»
ریان گفت:
«ای آقا و مولای من! در نظرم بود که اینها را از شما بخواهم و لیکن غم فراق و دوری مانع شد.»
حضرت بپا خواست و پیراهن خود و سی درهم به او مرحمت فرمود.(2)
1) تحف العقول ص 462.
2) بحارالأنوار ج 49 ص 36 و عیون اخبار الرضا ج 2 ص 212.