جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

جواب امام رضا به صوفیان(1)

زمان مطالعه: 2 دقیقه

عدّه ای از صوفیان در خراسان خدمت حضرت امام رضا علیه السلام رسیدند و به امام علیه السلام گفتند: مأمون خلیفه مسلمانان در این منصبی که خداوند به او داد دقت کرد و فهمید که شما اهل بیت علیهم السلام از همه ی مردم شایسته تر برای رهبری و امامت هستید. باز در میان خانواده رسول خدا صلی الله علیه و آله شما را انتخاب نمود و خلیفه چنین در نظر گرفت که خلافت را به شما برگرداند با این که مردم احتیاج دارند به فردی که غذای بسیار ساده بخورد و لباس خشن بپوشد وسوار مرکب شود و به عیادت مریض رود (یعنی

امام باید تارک دنیا باشد) حضرت رضا علیه السلام درحالی که تکیه کرده بودند راست نشستند و فرمودند: یوسف پیامبر بود لباس های دیبا و طلا می پوشید و بر تخت تکیه گاه فرعونیان می نشست. وای برشما باید از امام عدل و دادگری بخواهید و هرگاه سخن گوید راست باشد و در حکومت عدالت را رعایت نماید و هر زمان وعده ای داد به آن وفا نماید. “اِنَ اللهَ لَم یُحَرمْ لَبُوساً وَ لامَطعَماً”. همانا خداوند لباس و خوراکی را حرام نکرده و این آیه را تلاوت نمودند: “قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینةَ اللّهِ التی اخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطیّباتِ مِنَ الرّزقِ “(2) بگو چه کسی حرام نموده زینت خدا را که برون آورد برای بندگانش روزی پاک را و غذای خوب را و امام رضا علیه السلام در پایان، اشعار ابوطالب را برای صوفیان خواندند:(3)

هر کدام از ما به زمانه عیب می گیریم با این که برای زمانه عیبی جز ما که اهل آن زمانیم نیست. عیبجویی برای زمانه می کنیم- با این که عیب در ما است اگر زمان سخن بگوید- ما را هجو خواهد نمود- گرگ گوشت گرگ را نمی خورد، ولی ما یکدیگر را آشکارا می خوریم. برای کلاهبرداری و نیرنگ لباس آراسته و معطّر پوشیده ایم، وای بر غریبی که هرگاه بر ما برسد.


1) صُوفی: (به ضم صاد) کسی که پیرو طریقه ی تصوف باشد این طریقه در تمام مذاهب آسمانی یافت می شوند مثلا در مسیحیّت هم ما صوفی داریم دراسلام هم در فرقه های مختلف اسلامی اعم از شیعه و سنی صوفیان وجود دارند مسلک آن ها به نظر خودشان احتراز از خواهش های نفسانی ودوری از ماسِوَی الله است. اگر آن ها عارف باشند یعنی دانا و خداشناس واقعی باشند مانند حافظ و مولوی و عطار و از طریقه ی رهبران الهی پیشی نگیرند و به امیرالمؤمنین علیه السلام اقتدا کنند روش آن ها خوب است زیرا امام علی علیه السلام “امام العارفین ” می باشند و حضرت سجّاد علیه السلام در مفاتیح الجنان دعایی دارند به نام “مناجات العارفین “. ولی اگر خود سر باشند و دارای روش هایی باشند که با روش های رسول گرامی اسلام و امیرالمؤمنین علیهم السلام مغایرت داشته باشد مورد تأیید نمی باشند مانند صوفیان دراین داستان که آن ها معرفت نداشتند که امام را بشناسند برای همین از امام ایراد گرفتند و امام علیه السلام چنان جواب قاطعی به آن ها دادند که آن ها خاموش شدند. (برای اطلاع کافی از صوفی و صوفیگری و روش آن ها به فرهنگ دهخدا مراجعه شود).

2) سوره ی اعراف، آیه ی 32.

3) اشعار عربی ابوطالب:یعیب الناس کلهم زَمانا++و مالز ما ننا عیب سوانانعیب زماننا و العیب فینا++و لو نطق الزمان بنا هجاناو ان الذئب یترک لحم ذئب++و یاکل بعضنا بعضا عیانالبسنا للخداع مسکوک طیب++فویل للغریب اذا اثانا.