حضرت ثامن الحجّج علیّ بن موسی الرّضا صلوات الله علیه از قول جدّ بزرگوارشان حسین بن علی علیهالسلام نقل میفرمایند:
«وجد لوح تحت حائط مدینة من المدائن، فیه مکتوب: انا الله لا اله الا انا و محمّد نبیی، و عجبت لمن ایقن بالموت کیف یفرح؟ و عجبت لمن ایقن بالقدر کیف یحزن؟ و عجبت لمن اختبر الدنیا کیف یطمئن الیها؟ و عجبت لمن ایقن بالحساب کیف یذنب».(1)
«در زیر دیوار شهری از شهرها لوحی پیدا شد که در آن نوشته بود: من خدایی هستم که خدایی جز من نیست و محمّد فرستادهی من است و من تعجب میکنم از کسی که یقین به مرگ دارد، چگونه شادمانی میکند؟ و تعجب میکنم از کسی که یقین به قضا و قدر دارد، چگونه محزون میشود (که مثلا چرا چنین و چنان نشد)؟ و تعجّب میکنم از کسی که خبر از حال دنیا و بیاعتباری آن دارد، چگونه بدان اعتماد و اطمینان پیدا میکند؟! و تعجب میکنم از کسی که یقین به حساب دارد، چگونه مرتکب
گناه میشود؟!»
عالم بزرگوارشیخ صدوق رحمة الله از ابراهیم بن عبّاس نقل میکند که امام رضا صلوات الله علیه در بسیاری از اوقات این شعر را میخواند:
اذا کنت فی خیر فلا تغترر به++
و لکن قل اللهم سلم و تمم(2)
اگر در رفاه و آسایش بودی، به هوش باش که به واسطهی آن رفاه و راحتی گول نخوری (مغرور نشوی) ولی همیشه بگو: خدایا! (این آسایش و راحتی را برای من) سلامت و پایدار قرار بده و آن رفاه را بر من تمام فرما.
چرا که در واقع آن آسایش از جانب خداوند بوده و کسی نمیتواند بقای آن را تضمین نماید. پس نباید بدان مغرور و غافل شویم؛ بلکه سزاوار است که دوام و کمال آن را از خداوند متعال مسئلت نماییم.
1) عیون اخبار الرّضا صلوات الله علیه ج 2 ص 44 ح 158.
2) منتهی الامال: ج 2 ص 495، بحارالأنوار: ج 49 ص 111 ح 9، عیون اخبار الرّضا صلوات الله علیه ج 2 ص 178.