هنگامی که امین، موسی فرزند خود را، به ولایتعهدی انتخاب و اعلام کرد، و در بغداد نام برادرش مأمون را از خطبه انداخت، و به جای او نام فرزندش موسی را مقرر داشت، و به همه جا نوشت که به همین نحو عمل کنند، آتش اختلاف شعلهور، و فاجعه جنگ میان دو برادر آغاز شد.
مأمون از شنیدن خبر خلع او از ولایتعهدی، به هیجان آمد، و تصمیم گرفت بغداد پایتخت خلافت عباسی را تصرف کند، از آن سوی امین سپاهیان خود را مجهز و آماده کرد، تا به قلمرو حکومت مأمون یورش برد و بر آن نقاط دست یابد. جنگ میان دو سپاه درگرفت، و بالاخره مأمون پیروز شد، و بغداد به تصرف او درآمد، و برادرش امین کشته شد، این پیروزی و کامیابی، مرهون شایستگی و کاردانی فضل بن سهل ذوالریاستین و برادرش حسن بن سهل بود، که با همکاری گروهی از فرماندهان آگاه و سران اندیشمند، به دست آمد.
مأمون پس از پیروزی بر برادرش، بر آن شد مرو را به جای بغداد، پایتخت خلافت عباسی قرار دهد، و این به صوابدید همان گروه از فرماندهان و برجستگان دولت بود، که هنگامی که امین او را از ولایتعهدی خلع کرد، در اعاده حق او و رسیدنش به مقام خلافت، وی را یاری کردند، و دارای فضل سبقت و حق خدمت بودند، و هم برای اظهار وفاداری و حقشناسی نسبت به شهری بود، که در محنتبارترین روزهای زندگیش، به یاری او برخاست، و پیروزی برایش به دست آورد.