بعید به نظر میآید آن جلودی که مأمون او را مأمور نبرد با زط در یمن کرده غیر از آن جلودی باشد که بنا به روایت صدوق، مأمون او را کشته است و شاید بنابر برخی روایات مأمون به شفاعت امام رضا علیهالسلام از کشتن او صرفنظر کرده باشد، و در هر حال شگفتآور است که این سران و فرماندهان در برابر اراده مأمون سرپیچی، و تا حد نابودی خود پافشاری و مخالفت کرده باشند، از این رو برحسب موازین درست تاریخی صدق این روایت مورد تردید است، شیخ صدوق میگوید، داستان قتل اینها بیشتر به نمایشنامهای شباهت دارد که نقش قهرمانی افراد آن را، نویسنده نمایشنامه به آنها داده باشد. به علاوه نزدیک به صحت این است که علی بن عمران که شیخ صدوق او را در شمار این سه نفر قرار داده، همان عبدالعزیزبن عمران است که چنان که پس از این ذکر خواهد شد، در حادثه ترور فضل بن سهل به اتهام وجود رابطه میان او و دیگر متهمان به فرمان مأمون اعدام شده است.