جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

امام در زمان هارون

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

امام رضا علیه السلام پس از شهادت امام کاظم،امامت و دعوت خود را آشکار ساخت و بی پروا به رهبری امت پرداخت.جو سیاسی جامعه در زمان هارون چنان خفقان آور بود که حتی برخی از صمیمی‏ترین یاران امام از این صراحت و بی پروائی او بر جانش بیمناک بودند.

«صفوان بن یحیی‏» می‏گوید:امام رضا علیه السلام پس از رحلت پدرش سخنانی فرمود که ما بر جانش ترسیدیم و به او عرض کردیم:مطلبی بزرگ را آشکار کرده‏یی،ما بر تو از این طاغوت (هارون) بیمناکیم.

فرمود: «هر چه می‏خواهد تلاش کند،راهی بر من ندارد»(1)

«محمد بن سنان‏» می‏گوید در روزگار هارون به امام رضا علیه السلام عرض کردم:شما خود را به این امر-امامت-مشهور ساخته‏اید و جای پدر نشسته‏اید،در حالیکه از

شمشیر هارون خون می‏چکد!

فرمود:آنچه مرا بر این کار بی‏پروا ساخته سخن پیامبر است که فرمود: «اگر ابو جهل یک مو از سر من کم کرد گواه باشید که من پیامبر نیستم‏» و من می‏گویم‏ «اگر هارون یک مو از سر من کم کرد گواه باشید که من امام نیستم‏»(2)

و همچنان شد که امام می‏فرمود زیرا هارون هرگز فرصت نیافت‏خطری متوجه امام سازد،و بالاخره به جهت اغتشاشاتی که در شرق ایران رخ داده بود،هارون مجبور شد خود با سپاهیانش به سوی خراسان برود و در راه بیمار شد،و در 193 هجری در طوس مرگش فرا رسید،و اسلام و مسلمین از وجود پلیدش ایمن شدند.


1) کافی ج 1 ص 487.

2) کافی ج 8 ص 257.