مأمون برای بهرهبرداریهای سیاسی و راضی ساختن علویان،
تصمیم گرفت امام رضا علیهالسلام را به مرو بیاورد و چنان وانمود کند که دوستدار علویان و امام علیهالسلام است. مأمون در تظاهر خود چنان ماهرانه عمل میکرد که گاهی برخی از شیعیان پاک نهاد نیز فریب میخوردند؛ به همین جهت امام رضا علیهالسلام به برخی از یاران خود که ممکن بود تحت تأثیر تظاهر و ریاکاری مأمون قرار گیرند، میفرمودند:
به گفتار او مغرور نشوید و فریب نخورید. سوگند به خدا، کسی جز مأمون قاتل من نخواهد بود، اما من ناگزیرم شکیبایی ورزم تا وقت آن برسد.(1)
«رجاء بن ابیضحاک»، فرستادهی مخصوص مأمون، میگوید: مأمون مرا مأمور کرد به مدینه بروم و علی بن موسی الرضا علیهالسلام را حرکت دهم و دستور داد روز و شب مراقب او باشم و محافظت او را به دیگری وانگذارم. من بر حسب فرمان مأمون همراه آن حضرت بودم سوگند به خدا هیچ کس را از حضرت در پیشگاه خدا پرهیزگارتر و بیمناکتر نیافتم.(2)
و نیز میگوید: از مدینه تا مرو به هیچ شهری در نیامدیم، جز آنکه مردم آن شهر به خدمتش شتافتند و از مسایل دینی پرسش میکردند و آن حضرت پاسخ کافی میداد و برای آنان به استناد از پدران گرامیاش تا پیامبر صلی الله علیه و آله بسیار حدیث میفرمود.(3)
1) همان، ص 189.
2) همان، ص 91.
3) عیون اخبار الرضا، ج 2، صص 182 – 181.