آوردن امام رضا علیهالسلام از مدینه به مرو، با مشورت امام و با جلب نظر قبلی ایشان نبود و این از مسلمات تاریخ است. هیچ تاریخ نگاری در این باره مکاتبه یا مذاکرهای از مأمون با امام ذکر نکرده است. هیچگاه مأمون به امام نگفت که ایشان را برای چه موضوعی خواسته است، بلکه وی امام رضا علیهالسلام را بدون آن که موضوع را روشن کند، احضار کرد. او موضوع را برای نخستین بار در مرو با امام در میان گذاشت. دستور داد امام و شماری بسیار از آل ابیطالب را از مدینه، تحتنظر و به اجبار حرکت دهند و به مرو آورند. حتی مسیری که برای امام رضا علیهالسلام برگزیند، مسیر مشخصی بود که حضرت از مراکز شیعهنشین عبور نکند. مأمون از این مسیر میترسید؛ زیرا تماس امام رضا علیهالسلام با شیعیان، برای دستگاه خطرآفرین بود. او دستور داد حضرت را از طریق کوفه نیاورند، بلکه از طریق بصره و خوزستان و فارس به نیشابور بیاورند. مأمون خود مسیر را مشخص کرده بود. کسانی که مأمور این کار بودند، بسیار با امام رضا علیهالسلام کینه و عداوت داشتند. سرداری که مأمور این کار شد، به نام «جلودی» یا «جلودی»، بسیار به مأمون وفادار بود و کاملا مخالف با امام رضا علیهالسلام هنگامی که مأمون در مرو ماجرای ولایت عهدی را مطرح کرد، جلودی گفت: «من با این کار مخالفم.» هر چه مأمون گفت: «خفه شو!» گفت: «من مخالفم.» او و دو نفر دیگر به دلیل مخالفت با ولایت عهدی امام رضا علیهالسلام به زندان افتادند و سپس به همین دلیل کشته شدند.