جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ابن ‏خلدون و شک او درباره علم ائمه

زمان مطالعه: 2 دقیقه

یکی از تاریخ نویسان نه تنها درباره برتری و فضیلت ائمه علیهم‏السلام بر دیگران، بلکه در مورد علمیت و دانش آنان نیز دچار شک و تردید شده و استناد کرده است به این که اگر آنان واقعا دارای علم و دانش بوده‏اند، می‏بایستی مانند دیگر دانشمندان تألیفات و آثاری از خود برای مردم به جای گذارند.

شاید این گونه سخن گفتن از کسی که می‏گوید خروج حسین بن علی علیه‏السلام بر یزید خطا و اشتباه بوده، شگفتی نداشته باشد و اگر ممکن نباشد در این گفتار او را به جهل و نادانی

نسبت دهیم، ولی قطعی است که غبار متراکم تعصب حجاب صخیمی را میان او و حقیقت قضایا و واقع حوادث برقرار کرده است.

بر این مورخ منصف بود!! که آثار و تألیفات صحابه را که وی اصول عقاید و افکار خود را توسط آنها از پیامبر صلی الله علیه و آله اخذ کرده برای ما بیان کند، بلکه تألیفات تابعان را که آنان را دومین طبقه دانا به مسائل دین و نگهبانان این آیین می‏شمارد، نام برد، شایداو متعذر شود به این که احادیث و اخباری که از طریق آنها رسیده صلاحیت دارد که بر مبنای آنها حکم به مقام والای علمی آنان شود، در این صورت ما هم متعذر می‏شویم به این که آثاری که در ابواب مختلف علوم و معارف از ائمه علیهم‏السلام به ما رسیده نه تنها دلائلی کافی بر مراتب علمی آنهاست، بلکه تفوق و برتری آنها را در این موارد به اثبات می‏رساند.

آیا ممکن است تصور کرد که ابن‏خلدون به این آثار وقوف نیافته و به اخباری که از طریق آنها وارد شده آگاهی پیدا نکرده باشد، در حالی که گروه بسیاری از دانشمندان و متفکران اسلام آنها را اخذ و بدانها عمل کرده‏اند و بنای مذهبی را که بخش بزرگی از امت اسلام بدان معتقد و متعبد است بر اساس این احادیث و آثار بنیان نهاده‏اند؟

ما در این باره شک نداریم بلکه یقین داریم که این پرسش شگفت‏انگیز و نابجاست، بویژه این که ابن‏خلدون از نظر پختگی و آگاهی و اندیشه از برجسته‏ترین دانشمندان اسلام است.