هرگز دلیلی بر میل باطنی امام برای پذیرفتن ولیعهدی دیده نمیشود، بلکه امام با قبول ولایتعهدی، درصدد بودند که مردم، اهل بیت را در صحنهی سیاست حاضر ببینند و گمان نکنند که آنان همانگونه که شایع شده بود، فقط علما و فقهایی هستند که در عمل هرگز به کار ملت نمیآیند.
همچنین امام در ایام ولیعهدی، چهرهی واقعی مأمون را به همه شناساندند و با افشای نیت و هدفهای وی در کارهایی که انجام میداد، هرگونه شبهه و تردیدی را از ذهن مردم پاک کردند. بنابراین، امام رضا علیهالسلام ولیعهدی را از روی اختیار نپذیرفتند، زیرا نمیتوانستند به وسیلهی ولایتعهدی به هدفهای خویش برسند و از طرفی هم نمیتوانستند ساکت بنشینند و چهرهی موافق در برابر عملکرد دولتمردان نشان دهند.
امام برای رویارویی با توطئهها، مواضع زیر را اتخاذ فرمودند:
الف. امام علیهالسلام تا وقتی که در مدینه بودند، از پذیرفتن پیشنهاد مأمون خودداری کردند. اتخاذ چنین موضعی برای این بود که مأمون بداند که امام فریب نیرنگ وی را نمیخورند و به خوبی به توطئهها و هدفهای پنهانیاش آگاهی دارند. همچنین با این روش، شک و تردید مردم را نیز پیرامون آن رویداد فراهم آوردند.
ب. هر چند مأمون از امام خواسته بود که خانوادهشان را به مرو بیاورند، ولی امام هیچ کس حتی فرزندشان امام جواد علیهالسلام را هم نیاوردند. امام حتی میدانستند که از آن سفر برایشان بازگشتی وجود ندارد.
ج. امام چون به مرو رسیدند، نه پیشنهاد ولیعهدی و نه پیشنهاد خلافت را نپذیرفتند، تا که مأمون با تهدیدهای مکرر، امام را وادار به این کار نمود.
د. امام علیهالسلام در هر فرصتی به مردم میفهماندند که مأمون از اعطای سمت ولیعهدی به ایشان کار مهمی نکرده، جز آن که در برگرداندن حق مسلم آن حضرت که قبلا غصب شده بود، گام برداشته است. بنابراین، امام پیوسته مشروع نبودن خلافت مأمون را خاطر نشان میساختند.
ه. امام برای پذیرفتن مقام ولیعهدی، شروطی قایل شدند و فرمودند:
هرگز نه کسی را به مقامی گمارند و نه کسی را عزل کنند و نه رسم و سنتی را نقض و نه چیزی از وضع موجود را دگرگون سازند و از دور مشاور در امر حکومت باشند.(1)
مأمون این شروط را که نهایت زهد و پارسایی امام را برای همگان اثبات میکرد، پذیرفت و در حقیقت امام با قبولاندن این شروط، عملا خود را از این صحنه دور نگه داشتند.
و. استاد شهید مطهری میگوید: پس از بیعت مردم با امام رضا علیهالسلام که به روش خاصی انجام گرفت، مأمون به حضرت رضا علیهالسلام گفت: برخیز، خودت برای مردم سخنرانی کن. قطعا مأمون انتظار داشت که حضرت در آن جا تائیدی از او و خلافتش بکنند. نوشتهاند که امام در این خصوص سخنی نفرمودند و حمد و ثنای الهی گفتند.(2)
اینها مواضعی بود که امام رضا علیهالسلام برای خنثی کردن نقشهها و توطئههای مأمون در پیش گرفته بودند.
1) عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 20.
2) سیری در سیرهی ائمهی اطهار، ص 26.